جدول جو
جدول جو

معنی بی کیاست - جستجوی لغت در جدول جو

بی کیاست
بی تدبیر، ناکاردان، نامدبر
متضاد: مدبر، بی سیاست
متضاد: باکیاست
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کیا / کُ)
جلدی. چابکی. زرنگی
لغت نامه دهخدا
(کِ یَ)
مرکّب از: بی + کفایت، بی لیاقت. که از عهدۀ کاری برنیاید. رجوع به کفایت شود
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا)
بی طلب. بدون آنکه خواهند. بی نیت و اراده و قصد قبلی.
لغت نامه دهخدا
(نَ)
که خائن نیست. که خیانت نمی کند. که خیانت پیشه نیست: سلطان آن فرمود در باب من بندۀ یگانه مخلص بی خیانت. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 86).
سخن چون زر پخته بی خیانت گردد و باقی
چو او را خاطر دانا به اندیشه بیالاید.
ناصرخسرو.
رجوع به خیانت شود، حقیر و ناکس. فرومایه. (ناظم الاطباء). و رجوع به رتبه شود
لغت نامه دهخدا
(نَ)
مرکّب از: بی + دیانت، بی دین.
لغت نامه دهخدا
تصویری از بی قیاس
تصویر بی قیاس
بی حساب، بیشمار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی دیانت
تصویر بی دیانت
بی دین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از با سیاست
تصویر با سیاست
با تدبیر، چاره چوئی، آنکه به اصول دیپلماسی آشنا باشد
فرهنگ لغت هوشیار
بی خرد، بی شعور، بی وقوف، کم هوش، ناهوشمند، ناهوشوار
متضاد: هوشیار، بافراست
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بی صلاحیت، بی عرضه، بی لیاقت، ناقابل، نالایق
متضاد: باعرضه، باکفایت
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بی صلاحیت، بی عرضه، ناشایسته، ناقابل، نالایق
متضاد: لایق
فرهنگ واژه مترادف متضاد
بی دین، لامذهب، ناپارسا، ناپرهیزگار، نامتدین، نامتقی
متضاد: بادیانت، پرهیزگار
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
نوعيّة رديئة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
Shoddily, Shoddy, Tacky
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
de manière négligée, médiocre, collant
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
de manera defectuosa, deficiente, pegajoso
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
небрежно , низкокачественный , липкий
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
schlampig, minderwertig, klebrig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
недбало , неякісний , липкий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
niedbale, kiepski, lepki
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
粗制滥造地 , 劣质的 , 黏的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
de maneira defeituosa, defeituoso, pegajoso
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
in modo scadente, scadente, appiccicoso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
slordig, inferieur, kleverig
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
อย่างหยาบ , คุณภาพต่ำ , เหนียว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
ناقص طور پر , ناقص , چپچپا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
নিন্মমানেরভাবে , নিম্নমানের , একরকমের
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
kwa uchafu, duni, mtego
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
kalitesiz bir şekilde, kalitesiz, yapışkan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
엉망으로 , 질이 낮은 , 끈적한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
粗末に , 劣悪な , べたべたする
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
घटिया तरीके से , घटिया , चिपचिपा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
secara buruk, buruk, lengket
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی کیفیت
تصویر بی کیفیت
בצורה רשלנית , נִמְהָר , דבק
دیکشنری فارسی به عبری